ناپسند شمردن. نفرت و کراهت داشتن. زشت و قبیح شمردن. (ناظم الاطباء). تکرﱡه. کراهه. کراهیت. کره. مکرهه. (منتهی الارب). مکروه داشتن. زشت شمردن. بد دانستن. پسند نکردن: و سبکی که آن را ناپسند داشتند. (تاریخ بیهقی ص 156)
ناپسند شمردن. نفرت و کراهت داشتن. زشت و قبیح شمردن. (ناظم الاطباء). تَکَرﱡه. کراهه. کراهیت. کَره. مَکرَهَه. (منتهی الارب). مکروه داشتن. زشت شمردن. بد دانستن. پسند نکردن: و سبکی که آن را ناپسند داشتند. (تاریخ بیهقی ص 156)